چند روز قبل سید حسن خمینی به انتقاد از بی توجهی نهادهای فرهنگی به امام پرداخت و گفت: «متأسفانه متولیان عرصه فرهنگی ما به شدت نسبت به این امر غفلتزده هستند. بحث امام بسیار کمرنگ است و به حدی است که آدم بعضی وقتها فکر میکند نمیتواند این غفلت ناشی از یک ندانم کاری باشد و شاید یک تحلیلی پشت داستان است. سرود جمهوری اسلامی وقتی تصویب شده اسم امام داخل آن نبوده و مقام معظم رهبری گفتند امام را داخل آن بگذارید. خود ایشان یک روز به من گفت غیر از حسینیه فاطمه الزهرا(س) که در مصلا است، هر چیزی در هر جایی ساختهام به نام امام ساختهام. با چنین پیشینه ای، توجه نکردن نهادهای فرهنگی ما اصلا قابل فهم نیست.»
نگرانی شدید یک مرجع تقلید از وضعیت بد اقتصادی مردم
جماران برای بررسی دقیق تر این موضوع به سراغ رئیس موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی(س) رفت.
مشروح گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین علی کمساری در پی می آید:
امروز به گفته یادگار امام شاهد یکسری بیتوجهی نهادهای فرهنگی به اندیشههای حضرت امام و کمکاری نهادهای فرهنگی در این زمینه هستیم. حضرتعالی به عنوان رئیس موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی(س) قاعدتا با این موضوع سروکار دقیق تری دارید و می توانید با تفصیل بیشتری به آن اشاره کنید. آیا می توانید غفلتهایی که در حوزه مسائل فرهنگی نسبت به حضرت امام به ویژه در نهادهای فرهنگی شده استرا از نگاه خود بیان کنید؟
از جنابعالی برای پیگیری این مسأله تشکر میکنم. پیشنهاد میکنم در آغاز گفتوگو این مسأله را به گونۀ دیگری مطرح کنید، چون بیتوجهی به صورت مطلق را نمیشود به همه دستگاههای فرهنگی نسبت داد. مد نظر یادگار حضرت امام این نبود که همه دستگاههای فرهنگی به صورت مطلق نسبت به ترویج اندیشههای امام بیتفاوت هستند. علیالقاعده بسیاری از دستگاههای فرهنگی نسبت به امام و ترویج اندیشههای امام، حساسیت دارند، اقدام میکنند و وظائف قانونی دارند. لذا بهتر است آنچنان که مدنظر یادگار امام بود، تعبیر را به «کمتوجهی» یا «اولویت ندادن» به این امر اصلاح کنیم.
آنچه که در فضای فرهنگی مشهود است، این انتقاد را میتواند موجه جلوه دهد که نهادها و دستگاههای فرهنگی دولتی و غیر دولتی -یعنی همه دستگاههای فرهنگی در ساختار دولت و نهادهای غیر منسوب به دولت و دستگاههای حاکمیتی- آنگونه که انتظار و مد نظر رهبر فرزانه انقلاب است، به این امر نمیپردازند. شاید این گلایه بارها از سوی رهبر فرزانه انقلاب هم مطرح شده است. حتی ایشان در ماههای اخیر در بحث آموزش و پرورش به طور خاص این گلایه را مطرح کردند. یا ایشان در بحث دفاع مقدس، کمتوجهی به نقش فرماندهی حضرت امام را بارها به عنوان نقص متذکر شدند. همچنین معظمله در سالگردهای رحلت امام که در حرم مطهر برگزار میشود، بارها به این امر صحه گذاشتند که باید به امام و اندیشههای امام بیشتر توجه شود. حتی ایشان بارها گفتهاند که اندیشه امام، نرمافزار جمهوری اسلامی است.
این واقعیتی است که میشود مصادیقی بر آن جست و جو کرد و گفت. ما درصدد پیدا کردن متهم در این قضیه نیستیم تا کسی جواب دهد یا رد یا نقض کند. فرمایشی که یادگار امام داشتند حاکی از یک نوع انذار و تذکر در این حوزه است که اگر بخواهیم جمهوری اسلامی بر اساس این نرمافزار جلو برود، میزان اهتمامی که باید به اندیشههای امام وجود داشته باشد، به میزان لازم نیست و در میان عملکردها و فعالیتها اولویت اول نیست.
میتوانید مصادیق مشخصی برای فرمایش خود بیان کنید؟
بله، ظرفیتهای قانونی برای ترویج اندیشههای امام وجود دارد و قانونگذار ظرفیتهای قانونی را پیشبینی کرده است. در احکام دائمی برنامه توسعه کشور، ماده ۳۷ به این موضوع اشاره کرده است. البته در سابقۀ احکام برنامههای سالیانه یا غیر آن، فقط بحث ترویج اندیشه امام بود اما از مقطعی به بعد -فکر میکنم در برنامه پنجم- به اسلام، تشیع، امام و اندیشه رهبر فرزانه انقلاب، تعمیم داده شد. این در احکام دائمی ماده ۳۷ آمده است و دستگاههایی را موظف کرده است.
مدتها طول کشید تا آئیننامه اجرایی آن تصویب شود که بماند. البته جا دارد که از اهتمام کمیسیون فرهنگی در دولت اخیر تشکر کنم که بالاخره این را تصویب کرد، در حالی که سالها برای تصمیمگیری معطل مانده بود. اما به هر حال تصویب شد.
ممکن است برخی انتظار داشته باشند و انتظار درستی باشد که موسسه تنظیم و نشر آثار امام باید به عنوان ستاد هماهنگکنندۀ فعالیتها در حوزه امام عمل کند؛ قانونگذار در ماده ۳۷ این نقش را برای موسسه قائل شده است اما تقریباً تمام پیگیریهایی که برای تشکیل جلسات مشترک انجام دادیم، بینتیجه مانده است که سوابق مکاتبات آن موجود است.
پس اینکه گفته میشود موسسه نشر و تنظیم آثار امام، پیگیر نیست حرف درستی نیست.
نقدهایی به ما و همکاران ما وارد است و باید در عرصه ترویج اندیشههای امام بیشتر تلاش کنیم و اهتمام داشته باشیم، اما یکی از موارد را عرض کردم.
یا مورد دیگر این است که؛ سال گذشته در نامهای خدمت جناب آقای رئیس جمهور به صورت مکتوب عرض کردم که موسسه تنظیم و نشر آثار امام در هیچ بخش از شوراهای تصمیمگیر کشور یعنی حوزههای فرهنگی و اجتماعی حضور ندارد. اینکه کمکاری موسسه در گذشته بوده یا کمتوجهی دستگاهها و دولت بوده است که توجه نکرده است که موسسه باید عضو این شوراها باشد، نمیخواهم قضاوت کنم، چون درصدد قضاوت نیستم؛ اما واقعیت این است که من مکاتبه کردم و ایشان به آقای عاملی دبیر وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع دادند تا بررسی شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی یکسری اعضای حقیقی و حقوقی دارند. موسسه که جزء اعضای حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست، لذا پیشنهاد ما این بود که در شوراها مثل شورای انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی کشور، شورای اجتماعی، شورای زنان و…، موسسه به عنوان عضو حقیقی باشد یا اگر گنجاندن اعضای حقوقی نیاز به یکسری کارهای اداری یا مصوبات دیگر دارد، موسسه عضو و دعوت شود؛ حتی جزء کارگروه های ذیل شورای عالی فرهنگی باشد.
بعد از مدتی که دبیرخانۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی به این مکاتبه پاسخ داد این بود که موسسه هیچ جا در قانون و مقررات ذکر نشده است و نمیتواند عضو شود.
اینکه برخی میگویند موسسه باید حضور داشته باشد، حرف این است که موسسه در هیچ نهاد تصمیمگیر کشور عضویت ندارد. حتی در شورای سیاستگذاری جایزه جهانی امام خمینی(ره) که آئیننامه آن سالها قبل نوشته شده بود، موسسه حضور نداشت. لذا مکاتبه کردیم که با نظر مثبت رئیس جمهور، در اصلاحیه اساسنامه و آئیننامهای که ابلاغ شد، رئیس موسسه، عضو شورای سیاستگذاری آن شد.
اگر کسی انتقاد کند که موسسه باید پیگیر شود که حتماً بیش از همه در این عرصه وظیفهمند است، اما ضروری است امکان استفاده از ظرفیت موسسه، در نهادهای فرهنگی کشور فراهم شود.
به نمونه دیگری اشاره میکنم:
برخی از مراکزی که به نام امام در دانشگاهها راه افتاد، مثل مرکز امام و انقلاب جهاد دانشگاهی، مرکز امام و انقلاب دانشگاه آزاد و مرکز ترویج اندیشه امام در شهرداری تهران، طبق گزارشهایی که داریم به تدریج همه این مراکز یا غیر فعال هستند یا در شرف تعطیلی! این نشان میدهد اولویتها از نظر برخی از تصمیمگیران عوض میشود در حالی که اگر یک مدیر عالیرتبه در مجموعهای عوض میشود نباید فعالیت مراکزی که درباره اندیشههای امام، انقلاب و رهبری مأموریت دارند، کمرنگ شود.
نمونه دیگری که خیلی روشن است را عرض کنم که یادگار امام اشاره کردند و ما هم جسته و گریخته گفته بودیم و در این مورد سایت جماران، مطلبی منتشر کرده بود. سرود «سلام فرمانده» که ساخته شد، من به برخی از متولیان اصلی فرهنگی کشور گلایه کردم که سرودی ساخته شد اما نام امام در آن نیست! نام میرزاکوچک خان و بزرگانی که هیچ نقشی در انقلاب نداشتند؛ از علمای عامل و عارف رحمهالله علیهم اجمعین، در این سرود است، اما اسم امام به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی در آن نیست. گفتند غفلت شده و… . این در حالی است که در روال انتشار این سرود قاعدتا مدیری این شعر را میبیند و قطعاً قبل از انتشار عمومی شعر، ملودی و آهنگ آن بازبینی میشود، اما به این توجه و التفات نرسیده است که نام امام در آن نیست. این یعنی این کمتوجهی و بیتوجهی و غفلت.
کمتوجهی که شاخ و دم ندارد! این خوشبینانه است که میگوییم غفلت؛ بدبینانه این است که بگوییم تعمد. یادگار امام نجابت به خرج دادند و گفتند کمتوجهی و گرنه اگر با منطق برخی از این آقایان بود باید عدماتهام زنی را برمیداشتیم و میگفتیم چرا این کار را کردید؟
در نسخه عربی و لبنانی این کار اسم امام آمد، پس کاری نداشت که شاعر بخواهد یک مصرع اضافه کند تا به امام کم توجهی نشود.
سرود سلام فرمانده در سطح ملی بازخورد مثبت داشت، در بین کودکان و نوجوانان مورد استقبال قرار گرفت و کار موفق فرهنگی بود، اما چرا در این کار اسم امام نیست؟ گفتیم لابد یادشان رفته است و فعل مومن را باید حمل بر صحت کرد. متأسفانه در نسخه دوم این کار دیدیم که اسم امام نیست. دیگر اسم این غفلت نیست!
یا در برخی ورودیهای شهرها، تمثال امام کمرنگ شده است و اگر کمرنگ شود کسی اعتراض نمیکند.
این چند نمونه کفایت میکند. ما بدبین نیستیم و فکر میکنیم که کسی تعمدی ندارد اما این گلایه وجود دارد؛ نه از ناحیه ما به عنوان موسسه، بلکه متدینین، خانوادههای شهدا و علاقهمندان امام و انقلاب به ما مکرر گلایه میکنند و متقاضی پیگیری و تذکر جدی هستند. امیدواریم روز به روز متوجه باشیم که بیشتر باید در این حوزه فعالیت کنیم.
آثار و تبعات منفی کمرنگ شدن نام و اندیشههای حضرت امام چیست؟
هیچ کلمهای رساتر از فرمایش رهبر انقلاب نیست که «این انقلاب بی نام خمینی(ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.»
کم توجهی به اندیشههای امام به معنای جدا کردن انقلاب از هویت خودش است و هر جامعه و مجموعۀ بیهویتی قطعاً به انحراف کشیده خواهد شد. بزرگترین اثر کمتوجهی به نشر اندیشههای امام به تعبیر رهبر انقلاب، ساختن روایتهای جعلی خواهد بود. یعنی ما اگر اندیشه و رهبری امام را آنگونه که باید و شاید، روایت نکنیم روایتهای جعلی خواهد آمد که پایه و اساس هویت انقلاب را زیر سوال خواهد برد.
در پایان نکتهای دارید به عنوان حسن ختام بفرمایید.
ما در موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام با همه کمبودها و محدودیتهای سازمانی و منابع مالی که داریم، با تمام وجود در خدمت همه کسانی هستیم که عاشقانه برای امام و نشر اندیشه امام میخواهند کار کنند. ما خودمان را خدمتگزار همه عاشقان حضرت امام میدانیم و وظیفه خودمان میدانیم که از هر کاری که امکان انجام آن برای ما فراهم است مضایقه نکنیم. نواقص و کاستیهایمان را میپذیریم و دست همه کسانی که ما را یاری کنند یا نقد کنند و نواقص ما بگویند، میفشاریم و استقبال میکنیم.
۲۱۹۲۱۱